چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !

چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !

چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !اکثر ماها از آینده ترس داریم و بخاطر این ترس از آینده زمان حالمون رو هم از دست میدیم و از دست دادن این زمان حال ، گذشته ای رو از خود بجا گذاشتیم که زیاد هم خوب نیست و یه جورایی برای اکثر ماها تاریک هست ، ولی اگه این ترس از آینده رو یه جورایی در خود بکشیم میشه حال و گذشته مثبت تری ترسیم کرد و بعد از این اشتباهات تاریخی نداشته باشیم :دی

خیلی وقت ها پیش من یه تکنیکی رو برای مقابله با خجالتی بودن و ترسو بودنم امتحان کردم که تکنیک جالبی بود من اسمش رو میذارم تکنیک شیرجه، خب اگه مشکلات روبرومون رو یه دریا و یا استخر بزرگ و نیاز رو رسیدن به آن طرف استخر دریا فرض کنیم ۲ راه جلوی ما هست

۱. بیخیال شدن و قبول شکست در همان لحظه

۲. قبول کردن ریسک و دل رو به دریا زدن و شیرجه زدن توی آب

روش اول شاید روش پیشنهادی خیلی از ماها هست چون از آینده دید درستی نداریم می ترسیم و بیخیال میشیم و میشیم اینی که هستیم ( افسرده و از دست دادن گذشته ای که کارهای بهتری میشد انجام داد ) ، مد نظر من امتحان روش دوم و شیرجه زدن هست ولی اینجا مشکلی هم هست همه بلد نیستن شنا کنم یکیش خود من که تو دوران دوم دبستان بخاطر اینکه تا حد غرق شدن پیش رفتم دیگه نخواستم که شنا رو هم یاد بگیریم . پس مشکلی جدید پیش اومد ، حسین مگه تو بلدی شنا بکنی ؟؟ وای … چقدر حس بد ، مگه میشه بدون بلد بودن شنا به اونور آب رسید ؟؟

چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !

دیگه کار از کار گذشته و الان جای این مدل فکر کردن ها نیست الان داخل آب هستیم و باید یه جورایی زنده بمونیم و یا باز شکست رو قبول کنیم ولی شکست بعد انتخاب ریسک کمی خطرناک هست الان تقدیر ناراحتی و افسردگی نیست الان داریم غرق میشیم و تو این چند ثانیه تمام زندگی و اینده و گذشته توی ذهنمان تجسم شده و فکرهای بهتری برای نجات خودمون به نظر میرسه فکر کنم اینجا میشه گفت مدیریت بحران ، چون ساختار انسان ها طوری هست که به زنده ماندن بیشتر علاقه دارن و برای خود یک سری فانتزی هایی دارن تو اون لحظه به فکر مردن نیستن پس راه های نجات خود رو تست می کنن و تقلا میکنن برای چند دقیقه بیشتر زنده موندن یکی از این راهها یادگرفتن شنا هست ولی زمان ش نیست ( زمان رفتن به کلاس شنا نیست الان باید بمیری و یا زنده بمونی ) و الان وضعیت قرمز هست، روش دوم دست و پا زدن و روی آب ماندن بهترین گزینه میتونه باشه و یا اینکه میتونه داد و بیداد بکنه و درخواست کمک کند.

 چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !

الان با دست و پا زدن روی آب موندیم و برای رسیدن به آن طرف  استخر تلاشمون و بیشتر می کنیم ما تونستیم بدون تمرین و شناگر ماهر بودن خود رو به آن طرف آب برسانیم درسته اصولی و استاندارد نبود ، انرژی بیشتری ازمون گرفت ولی هم به هدف رسیدیم و هم زنده موندیم تو این قسمت ما میتونیم چندتا کتاب و یا کلاس شنا هم بریم و یاد بگیریم و خود رو برای چالش و شیرجه های بیشتر آماده کنیم . این اشتباه اکثرماهاست که به این باور هستیم که باید برای شروع یه کار یه آموزش و …. حتماً باید مدرک معتبر ، چندسال وقت و … بگذاریم ، خب به چه قیمت ؟ به احتمال زیاد روش و متد ما تا بروز رسانی خودمون با روش جدیدتری جایگزین شد ، خب مثل شنا کردن رفیقمون یه ذره بلد باشی کافیه ولی رفته رفته کامل میکنی

 تکنیک شیرجه میگه : برای پیشرفت باید ریسک کرد ، ریکس هم باید حساب شده باشه اگه درصد موفقیت ما در پروژه ای کمتر از ۵۰-۶۰ درصد بود بنظر من این ریسک کردن نیست حماقت کامل هست چون در حالت اول یا نجات پیدا می کنیم و یا غرق میشیم که این همان ۵۰% کار هست ولی اگر برای رد شدن از اقیانوس از این تکنیک استفاده کنیم از بین رفتنمون حتمی هست باید در بعضی شرایط بحرانی  راه های رسیدن به هدف رو بررسی کنیم و ریسک ها رو آنالیز کنیم ، نقاط شکست پذیر رو ترمیم و حساب کنیم ، همیشه راهی برای پیشرفت و موفقیت هست ، باید گذشته و منفی نگری ها رو در نظر گرفت

 

نترس ، شیرجه بزن آخرش مرگ هست نه برای من و تو :دی

 

پ ن : بپر توی اب حتماً زنده می مونی

پ ن : شکست ها رو برای خودت موفقیت بدون

پ ن : زندگی زیبایی های زیادی داره ، پس کور نباشیم و ببینیم :دی

4 فکر می‌کنند “چشمهایت را ببند و بپر ، نهایتش میمیری !

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *